٢ اسفند. من همیشه با تو هستم
چرا از چیزی بترسی؟ من همیشه با تو هستم. من جلوی تو برای آماده كردن راه حركت میكنم؛ و این راه در زمان معین، كمال خود را نمایان میسازد.
تو باید ایمان داشته باشی و ایمانت باید به مانند صخرهای باشد تا بتوانی در این زندگی، زندگی كنی. زمانی ایمانت قوی میشود كه آن را در عمل بگذاری. ایمان چیزی نیست كه در مورد آن صحبت شود. چیزی است كه باید زندگی شود تا اینكه همه بتوانند ببینند كه حالتی شكوهمند در بالای ابرها نیست، بلكه چیزی واقعاً حقیقی است كه در زندگی روزمره به كار میآید.
كاملاً بیهوده است كه در مورد ایمان حرف بزنی و یا چیزی بخوانی، اگر كه از آن زندگی نكنی. یعنی اینكه باید خودت را به آب بزنی و شنا كنی و نه اینكه در جایی كه پایت میرسد آب بازی كنی و سعی كنی به خودت بقبولانی كه شنا بلد هستی.
چرا دست به كار نشوی، تا از همین الآن، به طور كامل و باشكوه زندگی كنی؟